کارخانه سیمان ایلام از ارمغان توسعه تا اشاعه خشکسالی و مهاجرت در کارزان
شاید وقتی مردمان این خطه شنیدند که بالاخره دولت میخواهد برای ایلام هم کاری بکند و در این منطقه یک کارخانه سیمان افتتاح نماید همه خوشحال شدند و برای خود روزهای روشنی را متصور میشدندکه هرگز نیامدند روزهایی را که با حضور این کارخانه خواهند توانستد به اشتغال پایدار دست یابند و برای همیشه برفقر بتازند اما:
رک و پوست کنده بگویم وجود کارخانه در این جا چیزی جزء اشاعه خشکسالی و آلودگی زیست محیطی در بر نداشته . دیگر باید روزهای شیرین گذشته را فراموش کنیم روزهایی که آب چشمه های کارزان حتی تا منطقه شیروان جاری میشد روزهایی که در اینجا آسمان پاک و البته آبی میدیم روزهایی که در آن دل خوش داشتیم به طبیعت دست نخورده کارزان و گشت و گزار بر کوههای همیشه جاوید مانشت
روز هایی که تولیدات باغی و کشاورزی خود اشتغال پایداری بود بزر گترها میگویند که به باد ندارند قطره ای از آب چشمه ی شهر بانو (یا شاه بانو) کم شود اما الان خشک شده . حفر خیلی خیلی بیش از اندازه چاه آب در روستای چشمه پهن و چشمه رشید توسط کارخانه مگر میگزارد قطره ای آب به روستاه های پایینتر سرازیر شود آن همه باغات سرسبز بر اثر بی آبی خشک شده اند یا در آستانه ی خشک شدن هستند روز به روز بر آمار مهاجرت مردم به شهر ایلام و سرآبله اضافه میشود چون مردمانش دیگر نمیخواهنند کارزان را این چنین ببینند و اکنون در گوشه ای از شهر سکونت گزیده اند و به قول نیما "در فکر روزهای روشنند کز دست رفتند"
کارخانه هر چند در مجموع برای توسعه ی استان مفید بوده و هست لیکن بیش از آنچه وجودش برای کارزان مفید بوده باشد مضر است ای کاش از خوانندگان این مطلب کسانی باشند که در اوج فعالیت کارخانه از دور به آن بنگرند و حجم عظیم آلودگی را که وارد طبیعت میکند نظاره کنند شاید کسانی باشند که بگویند احداث کارخانه در هر جایی پیامدهای طبیعی و خاص خود را دارد ما هم این سخن را میپذریم ولی حرفمان این است که باید مسئولان کارخانه از بابت این همه خشکسالی به باغداران و کشاورزان منطقه غرامت بپردازند .
در دوردست های این سرزمین وسیع، در زیر سقف این آسمان آبی و در پشت کوههای سر به فلک کشیده ی زاگرس سرزمینی است به قدمت تاریخ سرزمین طلوع آفتاب ، سرزمین همیشه جاویدان من ایــــلام